تایتل قالب


۳۵ مطلب با موضوع «شعر سپید» ثبت شده است

دویدم
اما نرسیدم
یا گردی زمین زیاد بود
ویا درازی راه
مهم نیست
مهم  تویی که هستی
یار غاری و
از اضطراب سینه هات می لرزم
می خواهم برایت  انجیر بیاورم
دستم نمی رسد
پابه پا می شوم
غوضک هایم چفتک می گیرند
ونمی رسم
تو هنوز در اشکفتگی هستی
دیشب برایم از غار عکس فرستادی
صدای خفاش می آمد
میان ظلمات رعد وبرق بود چقدر
تگرک گرفته بود و بهمن
حوالی یک بامداد فرو ریخت
پلکهایم افتاد
چقدر شاطر علی ممد خواندم
ناقوس کلیسا هم بیدار نکرد چشمهایم را
پدر مقدس برایم از خیال خال تو گفت
هاشور شیرین تو
«معصومیت»« ابد ویک روز»ی که مرا عصبانی کرد
بگویم «عصبانی نیستم» وتو باور نکن
از «دجله تا شام» پابه پایت آمدم
مثل دوخط موازی کنار هم
دخترک  موطلایی را یادت هست
برای نوشیدن Cherry wine
چقدر التماس.می کرد درکافه روستا
از دهان هلن چقدر ازتو شنیدم
وتو یک خاتون لاکچری بودی باموهای بلوند
هرکجا رفتم تازه از آنجا رفته بودی
با نل ووترنت هم آمدیم
تا سر تقسم
چراغ قرمز شد
ما ماندیم.پشت چهار راه
وتو تا  نقطه سرخط رفته بودی
من به رسم الخط دیروز.... رسیدم
حذف تتابع اضافات
آیفون، تصویری
وخانه خرابی دل
صفای چشمه ساران را
نگاه باد و باران را
نسیم جوکناران را
هوای کشتزاران را
وعطر یک زن تنها میان کوهساران را
همیشه دوستش دارم
#علیرضا


علیرضا ناظمی ۹۹-۷-۱۳ ۰ ۱ ۶۲

علیرضا ناظمی ۹۹-۷-۱۳ ۰ ۱ ۶۲


ای خاتون
دیده باز کن
بگذار سُهره دگر باره در چشمانت
بخواند ترانه رسوایی  این سر بازار را
بگذار سه تار از تار تار گیسویت
به شانه نشانه بدهد
خواستم از شانه دردم بگویم
پهلویم مچاله شد
دستم ریخت
واژه ها سر نگون شدند
بختم کج در آمد واز سر دیوار همسایه پیچک خانه ما بالا آورد
آخرین شاخه های
خالی خیال انگیز دستانش را
خشک و تر سوخت
سردی یخ حوض
وگرمی تند تند نفس ات
برایم خاطره شد
مریم ها برای رسیدن به ماه قد کشیدند
اروسی ها برای آمدنت
آرایش کردند
دیوانه بودم ونمی دانستی
حالا که تا دیلاغ درد
همیشه سفر می کنی
مسافر شب مهتابی هرشبم
سر ساعت
بیست وچهار
#علیرضا-ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۸ ۰ ۰ ۶۳

علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۸ ۰ ۰ ۶۳


به سخره در آمده
شالوده هستی/ و
چشمها  بی حیا
آبنوسی در آتش بر آتش
تشت تشتت زجر
در ازدحام بلوغ
پف کرده گلو
گلوله ورسنی محکم
تراژدی  سندیکا
اخم زرد فلفل
وقلمی که گیر کرده
لب بغض سکوت
تشنه،دشنه
ودشنام پاره ،پاره های
کاغذ سطر سفید کلاغ
بغض رخت آویز
آژیر سینه
هق هق دستها
نم.نم اشک حنجره در
مرداب ابروباد میان
فریادهای در گلو خفه
#علیرضا ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۷ ۰ ۰ ۳۵

علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۷ ۰ ۰ ۳۵


در سر کوی تو چون
پیچک وسروی با هم
هر دو یک بوسه فقط
فاصله داریم
همین!!!
#علیرضا ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۴ ۱ ۰ ۴۴

علیرضا ناظمی ۹۹-۶-۲۴ ۱ ۰ ۴۴


لحظه هایم
همه
      یک غم دارد
بوسه ای
     با بغلی
حس ترا
کم دارد
#علی رضا ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۱۶ ۰ ۰ ۱۷۹

علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۱۶ ۰ ۰ ۱۷۹



تنها دارایی من
در سکوت شبهای تار
که /سهم هیچکس نخواهد شد
فریاد مرگ است


علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۱۶ ۰ ۰ ۱۵۶

علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۱۶ ۰ ۰ ۱۵۶


صدای/ خمیازه هایم
در پوسته تختخواب

__دنگ دنگ دنگ

آب تنی در تشت اندیشه
اعلان باران
برای/ شیروانی های خسته

جیغ شبنم روی برگ ها
در نامه صبح
برای نوشیدن شهدی از
لبان زنبور خورشید

# علی رضا _ ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۰۹ ۰ ۰ ۳۳۱

علیرضا ناظمی ۹۹-۴-۰۹ ۰ ۰ ۳۳۱


#شیب

ازدحام درد ها
در شرجی باد
ره یافتی بسوی اندیشه ای نو

فردایی بهتر /
در قابِ  باز پنجره ها
نگاهی به دور دست ها هم آغوشِ تاک
به افق های روشن
صبحگاهی دیگر
در خُنکایِ باد شمالی
از گوشه چشم

حرکتی از نو
همراه با
رویایِ تَلطیف گونِ رنگین کمان
در سپهر گردون
روزهایی به انتظارِ
یوسفِ مصرِ چشم
در راه تقدیر

علی رضا ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۱۰۳

علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۱۶ ۰ ۰ ۱۰۳


برمدار خورشید ایستاده فرازمند با بهتی ناباورانه
به کدامین واژه ها
بشارت باران برای سبزه زار در دکلمه ها
به بازتاب اند.

جلوه گر در تصویرهای
فرتوت که
 به نگاه گاه گاهی
دل را به وفور برهنه آیینه ها در فواره های
ابدی به گلایه ای از
قرنی درگلو مانده
و درسوگ نشسته
شاید برای بازدیدن پنجره ها زمانی به انتظار
باد با تازیانه ای
به رسم مهر اند
تا بنوازند آخرین نت
تراژیک بغض گلو گیر
مرا در فربهی
تازِش قرون متمادی


#علیرضا_ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۵ ۰ ۰ ۱۶۶

علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۵ ۰ ۰ ۱۶۶


هوای
دیدنت دارند
هر دم دیدگان من
کجایی
تا نسیم دلکشت
رامم کند
آرام
درهرصبح
#علیرضا_ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۹۶

علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۹۶


۱ ۲ ۳ ۴

شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)