تایتل قالب


۱ مطلب با موضوع «مثنوی» ثبت شده است

خدایا چرااینچنین بی کسم
بدینسان گرفتار هرناکسم
خدایا چرا زندگی بی وفاست
خدایا چراراه بی انتهاست
چراهر کسی بی وفایی کند
زند لاف و مردم نمایی کند
چرامردم این زمان دشمنند
چرادشمنان دل به هم می دهند
دل ماچرا ای خدا بی ریاست
چرایارومحبوب مابی وفاست
چرامردی مردمان گم شده
چراباده عاشقان خم شده
چراخم شود هرکمرزیر بار
چراعشق افتاده یک سو کنار
چرادلها کویر بی گیاه است
چرامهرومحبت ها گناه است
چرادرشهرکولی بی غذاماند
غزلهای دلم بی محتوا ماند
چرامردم به فکر خویش خویشند
همه سوهان این دلهای ریشند
دگر همسایه آزاری خطانیست
دگرخوبی عزیزان راسزانیست
چرابمب واتم درسفره ماست
همیشه رنج وغم درچهره ماست
چرالیلی وشان شاداب وشادند
یتیمان گو چرادراضطرابند
چراعشاق دربند محبت
چرامعشوقه درسرفصل صحبت
جوابی گو برای این سوالم
چرا اینقدر در فکروخیالم
چرامجنون صفت مست جنونم
چه سازم باغم در دل فزونم
بسوزد گوچرااین استخوانم
چراازغصه بند آید زبانم
چراغمخواروهمرازی دگرنیست
به دل جز غم چراسازی دگرنیست
چرانامادری ها اهل شرند
چرااین مردمان مانند ببرند
چراهرسوجوانی اوفتاده
یکی فرزند دربرزن نهاده
چراهرسوجوانان گرفتار
همیشه غرق درفکرندوبیکار
یکی گوید که خرج ازدخل بیش است
یکی گوید دلم هم ریش ریش است
یکی گوید فلانی شوهرم مرد
یکی گوید جوانم زهروسم خورد
طبیبان ازچه دل رحمی ندارند
دگر فکر دل زخمی ندارند
فقط درفکرجیب و در زر و زور
فقط درفکر آن شبهای دیجور
چرا غم دردرونم لانه کرده
چراموی مرا غم شانه کرده
پسرها مثل دخترها  و بس  زشت
دگر درقبر نگذارد کسی خشت
چراقصرمحبت واژگون است
حسین(ع) توچرادرتشت خون است
چرا دست دعا خالی خالی ست
ظهور حضرتت گویی خیالی ست
چرا آنروز موعودت نیامد
چرا مهدی(عج) مسعودت نیامد
چرا(ناظم) سخن با درد گوید
غزلهایی همیشه سرد گوید


علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۲۵ ۰ ۰ ۲۷۸

علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۲۵ ۰ ۰ ۲۷۸


شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)