تایتل قالب


۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نگاه» ثبت شده است

با وسوسه ای نگاه کردی بانو

با  بوسه  مرا  تباه کردی بانو

تحریک شدم ولی نفهمیدم که

یکباره دو تا     گناه کردی بانو

#علیرضا_ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۱۱ ۰ ۰ ۱۱۶

علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۱۱ ۰ ۰ ۱۱۶


درپس این میله ها
درپس آن پنجره
تونگاهت سوی من 
من نگاهم سوی تو
آه درعصری سرد
بازکن پنجره را
غزلی بخوان برای من وخود
غزل عشق و وفا
همصدا باشیدا
بانگاه خسته ات 
باز هم شعربگو
شعرهایی. همه از هم نفسی
ای.......
غزلی بازبخوان
سخنی بازبگو
که سکوتت سرد است
زندگی پردرد است
#علیرضا_ناظمی 


علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۱۷

علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۱۷


چهارگاه

#گاه اول
به نگاه آسمانی ات
نیازمندم
وتمنای
سجده ای
از دستانت
دلخوشم
این روزها
در گوشه ای از سجاده ترمه، نمازم
گوشه محراب /

#گاه دوم
آی تمام دلخوشی
چرخ وفلک روزگارم
که ؛
در ‌شهربازی
انگشتانت
به قدر یک روز بارانی
جان گرفت/
و چون کور سوی
امیدی از ترس ویروسی
به تو ‌پناهنده شد،تنم
بنشین قدری
که زمان با هم بودنمان
بقدر یک چشمک ،کوتاه بود
و رد شد عقربه های ساعت مچی،
چقدر زود،
از بلوار نزدیک کوچه همدلی/

#گاه سو م
ببین خالی است
کوزه سفالی
اندوخته ام
وحوض ماهی های
شعرم
از شر شر آبشخور
سرریز شده تو/
و دستانم کفی بر آب دارد
در قنوت استغاثه هایم
وآبی درکفم نیست
که بقدر رفع عطشی
بریزم پای این گلوی
ترک ،ترک
آفتاب
خورده کویری ام/

#گاه ‌چهارم
چشمها
ببارید بر من
سهمگین قطره هایی از
ناودان ؛
بر دلی که عاشق شد
وپای در آبله دارد
بی حوصله تر از
شیشه های تلنگر خورده
در سکوت قاب هایی که
استکان استکان
عطش  می نوشند
در هرم حرم تنهایی،
و عروسک هایی
که به رسم
ادب
طبق طبق
شیفتگی را
در منحنی افقی عشق
به سر می برند
تا به باد سر سلامتی بدهند
وآمدن باران را ‌به خاکهای رس/
سر راهم را گرفته
کبوتر چاهی
و از دیدن خماری کوزه ام
نشان چشمه آب را می پرسد!!؟؟





 





 


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۲-۲۱ ۰ ۰ ۳۳۶

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۲-۲۱ ۰ ۰ ۳۳۶


حال دلم عوض شده با بودنت نگار
ای مهربانترین گل عشقی به دل بکار
فصل خزان شده به تمنای یک نگاه
باران بزن تو باز هم ابری شو وببار
اینجا حریم دل شده آماده حضور
ای نازنین من  به دو چشم قدم گذار
وز مقدم تو درد ومحن رفت وبی اثر
اندوه وغصه از دلم افتاده درکنار
باعشق روی ماه تو ای نازنین من
یک کاروان دل است به عشق تو بی‌قرار
باحظ حضرتت به تنعم نشست دل
وز حظ مقدمت به تماشاست جان نثار
اینجاست یک جهان که به پابوس ت ای عزیز
تعظیم می کنند که بر سرتو پاگذار
سنگ صبور تو منم ای در دو دیده ام
در قلب جای توست ، فرودآ  تو شهریار


علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۲۲ ۱ ۰ ۲۵۴

علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۲۲ ۱ ۰ ۲۵۴


شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)