تایتل قالب


۱ مطلب با موضوع «نقدهای ادبی بر اشعار من» ثبت شده است

 

 

با درود  و احترام

وتبریک به بانوی شاعر نگاه سهرابی
 
در بررسی سه سروده شاعر محترم
آنچه بیش از هر مطلبی حائز اهمیت است
نگاه نو وجدید شاعرانه داشتن در سروده هاست
واین مطلب مبین این نکته است که سراینده همگام با روند رو به رشد جامعه وادبیات همراه شده در روندی که متفاوت تر از هنجارهای جامعه است حرکت دارد وبازتاب عینی وذهنی این دیدگاه ونظریه در اشعار ایشان مشهود است.
از چند منظر ودیدگاه اشعار بانو سهرابی داری ویژگی های منحصر به فرد هستند
# ژرف ساخت
که شاعر در این مهم، اندیشه ورز  عمل نموده
وبا بکار گیری واژگانی به روز ،در خرده روایت ها
علاوه بر اینکه در ساختار  شعر   بن مایه قوی ایجاد کرده یک مانیفست زیبا همواره در کارها دارد که مخاطب را به چالش ذهنی دعوت میکند
که  با پی جویی وجستار در ادامه خوانش شعر
یک همپوشانی خوب را در زبان،کلام ومعنا  شاهد هستیم.

 

#رو ساخت
در ادامه مبحث پیشین چون طراحی در زیر ساخت به شکل خوبی صورت پذیرفته و شاعر محترم با آگاهی کامل در شعر بیان فلسفی دارد پیچیدگی های ناشی از روایت در رو ساخت نیز امر به اندیشیدن  مخاطب می کند واین یعنی کار شاعرانه در کلام وزبان درست صورت پذیرفته است این هم از نکته های بارز شعر بانو سهرابی است
#تصویر سازی
در هر سه سروده تصویر سازی ها با دید عینیت وذهنیت گرایانه صورت پذیرفته است ودر ذهن مخاطب
روایت کلامی در زبان شعر را به خوبی به ذهن مخاطب متبادر می کند وهمزمان با اینکه پیچیدگی ها چالش برانگیز اند زیبایی ملموسی در روایت شاعرانه شاهد هستیم
چیستی ها وچونی ها درکار برگو هستند مطالب را در قالب اندیشه ای ساختارمند که ذهن را رهنمون می‌کند به سمت وسوی کاربردی کردن خرد در کار جستار هوشمندانه .
#ایجاز
ساختار شعر با اینکه در روایت به گونه ای بوده  است که شاعر کمی اطناب در سطح کلان روایت
دارد لیکن گهگاهی در ستون ها کاربرد  ایجاز مشهود است.
#واج آرایی
در اشعار واج آرایی به نگاه گره می خورد وروایتمند است در کلام وواژه اما به عنوان نمونه
در شعر نخست تکرار « واژنگاهش»نازیبایی مشهودی را در شعر دارد پیشنهاد می شود شاعر
بجز در سطر آخر همه را حذف کند واین مهم
بدون آسیب به کل شعر زیبا هم خواهد بود.

#الزام
شاعر در سطح آفرینش شعر از افعال زیادی استفاده کرده با توجه به اینکه سروده های جدید را استفاده کمتر از افعال زیباتر میکند نه از دید عیب بلکه از دیدگاه جلوه بصری بهتر شاعر می تواند با باز نویسی وحذف واضافات شعری مستحکم تر با روایتی جذاب تر را پدید آورد.

دیگر اینکه شاعر ما بایک نگاه آوانگارد به عرصه شعر ورود کرده واز دریچه اروتیسم وارد شده
گرچه ادراک بیانی خوبی در سطوح مختلف کار دارد اما با داخل شدن در مقوله که به نوعی یک نوع ساختار شکنی در عرصه جامعه است و
به قول عباس معروفی « بین دو جهان اروتیک و پورنو دره‌ای عظیم و "نازیبا" قرار دارد. اروتیسم تصویر کردن هنری«رفتار جنسی» است، نه نمایش «خود رفتار جنسی». چه اینکه رفتار جنسی لزوماً و اغلب زیبا نیست.
وهمچنین دکتر جلال خالقی مطلق-از اساتید برجسته ادبیات فارسی- می‌ نویسد: «امروزه از اروس، ایزد عشق، عشق، نه صرفاً عشق افلاطونی و معنوی و روحانی فهمیده می‌شود نه صرفاً عشق جسمانی و ظاهری و مجازی و نه صرفاً نظربازی و حس زیبایی، بلکه معنویت دادن به زیبایی تن و خواهش تن است؛ عشقی ا‌ست آمیخته با  «هم‌آغوشی و زیباشناسی».خالقی این موضوع را «تن کامه سرایی» می نامد.
بحث در رد یا تأیید اروتیسم نیست چون این مقوله زمان.و فرصت زیادی می طلبد
اما در مجموع در برنگاه  به هرسه شعر  این روایت به گونه ای ظاهری نماد اروتیسم در نمایش و تصویر است
در شعر سوم با کمی فاصله اما بازهم نگاه شاعرانه وبیان روایت بر همین مبنا شکل گرفته
است
برای شاعر محترم آرزوی موفقیت داریم
با احترام
علیرضا ناظمی

#سروده نخست

 

"بازتاب تصویر تو"
واج واج واژه هایت
نگاهم نگاهی می اندازد به مژگانت
نگاهت و مسخ واژنگاهش
تری تمنای تن در آغوشت و واژه هایت
آخ واژنگاهش
حوالی سه و خرده ای از صبح است .
واژنگاهش، مادرت ، واژنگاهش
میلاد مولود گاهشش منطبق بر زایش خداوندی.
جوانه، جواهر ، روییدنی
میکند تبلور
سر رسید زایشت از واژنگاهش .
یا ذوالجلال،
گاه زمانه دوباره زاییدت
در فرق دریده مژهایم .

_ونگ نوازده در لای واژنگاهش_

#سروده دوم
#اروتیسم_در_ادبیات
/قونسنس/

غسل بده زنی را در آغوشت
که "میم"مالکیت عزیز را
بر لب هایت بوسه زده
و
ندانم کاری را با ناف حیوان نا زاییده اش
بر تن خویش بریده
تا رد سفیدی غلط گیر دامنش را  نیآلوید ...
غسل بده او را در جماع با تنت
که نزدیکی تو
مثل حفاظ شاخ گوزنی زیباست‌.
غسل بده او را با دم اطهرت
که
تند باد نفست هم بوسه است‌ از برایش...
قسم تعمید را وصله ی تنش کن ، آغوشت را  حلقه ی جانش
و چون نوزادی پس از زایش
غسلش بده
اینبار در عمق آغوشت.

#سروده سوم

‍ " آزادی"
مفهوم آزادی
در دندان  کلاغ های بالای برج
به" چَرا " میرود.
تاکسی با قوس میدان کژ میشود
و هم زمان
رادیو زمزمه "رستگاری در شاوشنک " میگذارد
مادامی که برگردان مقنعه زیر چانه ی دختری را میخاراند ، پیکی موتوری
با سود چهار درصد طرح ترافیک می فروشد .
اسپندی بر آتش،
چشم بلا را در دستان یک خیابانی
از این شهر به دور میکند‌
و پلیس به افزایش قرمزی چراغ  چهار راه فکر میکند .
کودکی
فرق "دخل" و "خرج" را در ذهن، تحلیل میکند‌.

_برج میلاد آسانسوری سریع دارد
و آزادی گالری تعطیل!_
این را دانشجویی که انگشتش لای کتاب "زیبایی شناسی "
گیر کرده است ، میگوید و سوار بر پیک موتوری
که خودش پیک حامل آن است ،
صدایش را در دور میدان  می کشاند...
تاکسی با صدای رستگاری در شاوشنک
به ایستگاه آخر میرسد.
یک نفر پول خرد ندارد
و مابقی اطلاع از افزایش نرخ کرایه ، راننده هم اعصاب.

کلاغ ها آزادی به دندان
در چَرا ی خانه ی قمری ها
خود را بستری معاشقه ای یک روزه می کنند
و پرچم های میدان در جایشان میلغزند و

همه چیز در دور میدان همانگونه که هست باقی  میماند ‌.


 


علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۸ ۰ ۰ ۱۱۹

علیرضا ناظمی ۹۹-۳-۰۸ ۰ ۰ ۱۱۹


شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)