تایتل قالب


۲۰ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

تو چه کردی که مرا عاشق و شیدا کردی
وچه آشوب در این معرکه بر پا کردی
عاشق چشم خمار توشدم وقتی که
آمدی وبه دلم شورش وغوغا کردی
باختم دل به کمند سر زُلفان سیات
لامروت تو چه بندی زسر زلف به پاها کردی
غمزه ی برق نگاه تو مرا کرد اسیر
این چه مِهر یست که با چشم من انشا کردی
ناله ها دارم از آنروز که دیدم به دَمی
چادر خویش زعِشوه به بَرم وا کردی
شال روی سر تو جادوی عرفان می کرد
وقتی آنرا به بَر زلفِ چلیپا کردی
مَردم چشم تو بُرد از دل من صبر وقرار
چونکه آنرا زِ چپ وراست هویدا کردی
سینه چاک غم توگشتم و مجنون فراق
از همانروز که درکُنج دلم جا کردی
نازنین،  آمدی و قلب و دلم خانه توست
آفرین ، خوب به دل منزل و مأوا کردی
آمدی لطف خدا شامل حالم شد و باز
چقدر  هَمهمه در این دل رسوا  کردی
شعبده  کردی و از واژه دلم شعر نوشت
عشق را آمدی و معنی و معنا کردی
روی قلبم شده حَک عِقد میان من وتوست
عَهد عشقی که بر این صفحه توامضا کردی


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۲۶ ۰ ۰ ۳۷۹

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۲۶ ۰ ۰ ۳۷۹


به دیدگان من ای جان جمال تو زیباست
شکوه و شوکت وفَرّ وکمال تو والاست
توخود چو شمس عیانی و فاش می بینم
درخشش تو به عالم به هر کجا پیداست
تو ماه شام خموشان شهر غمهایی
تو چلچراغ نگاهی که دیده ات گویاست
تو در محبت و نیکی زبانزدی هرجا
ورحمت تو به هرجا چو جاری دریاست
به هر کجا که روی غم گریزد از آنجا
مرام و مسلک تو در، زُدودن غمهاست
ز دست بخشش تو آشیانه می گیرند
کبوتران غریبی که اوجشان بالاست
تو معنی کَرم و لطف و مهرِجانانی
که از عنایتت انبوه مِهر هم پیداست
رفیق هستی ویکدل وخوب می دانم
دلِ عزیز تو در راه عشق بی همتاست
به بی قراری دلها به وقت درد وغمان
امید بخشیِ  تو خود قرار این دلهاست
گشای چشم سر خود ببین که در اندوه
نمانده چشم کسی که زعاشقی بیناست
از آن جمال قشنگت غم جهان دور است
نگو که غرق  غمی  ادعای تو بیجاست
تمام خلق جهان دیدگان به راه تواند
بیا تو دست فشان گر چه زنگ بر دلهاست
قیام  کن  تو  ز نو  انقلاب  کن  از  نو
که در تلاطم دریا سُکون چنان رویاست
تو خود بهشت شناسی، بهشت را دریاب
که آدمی چقدر بی تو در پی حَوّاست


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۹ ۰ ۰ ۳۴۰

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۹ ۰ ۰ ۳۴۰



هیچ می دانی
این ثانیه ها
بی تو
بی تاب شدند
اشکها باریدند
سینه ها لرزیدند
ودقایق ها
ازهجرانت
بازهم می سوزند


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۸ ۰ ۰ ۲۷۸

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۸ ۰ ۰ ۲۷۸


سکوتِ درخت،
مَرگ گُنجشک
به
شرط
سلامتی


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۵ ۰ ۰ ۲۹۶

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۵ ۰ ۰ ۲۹۶


شعرشهید سرلشگر حاج قاسم سلیمانی

تقدیم به روح بلند سردار آسمانی دلها:

می رود او ولی نمی فهمی،می رسد او ولی نمی دانی/معنی رفتنُ نماندن را،توی این هوی و های   انسانی

اهل ماندن نبودُ وبودُ و رفت،اهل گفتن نبود وگفتُ شد/ای شماها که مانده اید چه شد،نقش هاتان تمام حیرانی
لحظه هایش همیشه پر از شور،چهره اوبه سانِ کوکبِ نور/بر لبش ذکرهای استشهاد،لا اله خدای سبحانی
حال او حالتی سمایی بود ،خط مَشی اش ره وِلایی بود
در دلش شوقی از شهادت داشت،صاحب چشم های عرفانی
وطنش جای جای دنیا بود، نه فقط میهنش همینجا بود/توی سوریه وعراق ویمن،یا کنار عمادِلبنانی
دا عِش از نام اوبه خود لرزید،آمری کا ازوجود او ترسید/صِه یونیست از وجود اوبه مِحَن،جان فدای تو مرد ایرانی
عاشق لحظه شهادت بود،وه چه این مرد باشهامت بود/روح او عشق بی نهایت بود ،سیدی قاسمَ السّلیمانی


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۳۰۵

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۳۰۵


ساده که باشی
اُلاغ ها هم برایت
دُم تکان می دهند
می خواهم ،ساده
باشم
امّا!!
احمق، نه


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۲۵۶

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۲۵۶



دلم  را
به قفسِ پرنده
گره می زنم
پاییز ِ
پَرریزانش گذشت
گویی
روییدن پرهاش نزدیک است





 


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۲۲۹

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۱۳ ۰ ۰ ۲۲۹


گُل به چنگال خار گشته اسیر
دل زِ سودای یار گشته اسیر
صبحت از رفتن ُ زماندن نیست
رفته و مانده  زار گشته اسیر
دستها  در کمند خِرمن یار
پایِ دل، ناگوار گشته اسیر
توی تاریخ می شود تکرار
شاعری سربه دار گشته اسیر
رو به اتمام  هر چه آغازاست
دل در آغاز کار گشته اسیر
بُرده از دل قرار وصبر زتن
ودلی بی قرار گشته اسیر
دردهایَ ش  بجان خریدارم
من بمیرم که یارگشته اسیر
جان فدای تمام هستی او
که به کُنجی نگار گشته اسیر
آخرش من زداغ  می میرم
چونکه گُل در غُبار گشته اسیر
 


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۱ ۰ ۲۸۵

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۱ ۰ ۲۸۵


دستانم را که
می گیری
لبهایم برای
بوسیدنت
قنوت می گیرند


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۰ ۰ ۲۴۱

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۰ ۰ ۲۴۱


تقاطع پاییز را
که دور زدی
زمستانِ دلم
قرار گرفت


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۰ ۰ ۲۸۹

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۰۹ ۰ ۰ ۲۸۹


۱ ۲

شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)