تایتل قالب


۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علیرضا ناظمی» ثبت شده است


نزدیکتر بیا
نزدیکتر بیا
دراین سکوت شب
درانتهای خستگی مرگبار روز
ای دوست گریه کن 
برروزگارمن
می دانم ازهمه، غمگین ترین منم
دلواپس ازسکوت
دلخسته ازطپش
لبریز دردودوغم
#علیرضا_ناظمی


علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۱۱

علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۱۱


بگو  
از پنجره های واحد ها
دلتنگی ام را به طاق بنشیند
مهندسی چشمانت/
بگو
اینجا در بلوک های
سینه ام
باد زوزه می کند
وملات ها
لای دنده هایم
جا خوش کرده اند/
نازک کاری
را بیآغاز
که دل گواهی می دهد
تمام است
کار این عمارت


علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۰۸

علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۰۸


درود بر بانوی شاعر
دربررسی اشعار بانو رنگین دهقان
به عینه چند حقیقت مشهود ومستتر در شعر ایشان مشاهده شد که با بیان هریک از این ویژگی ها و دقت نظر بانو دهقان در آنها می توان به مشاهده کارهای جدید وبا کیفییت از ایشان در آینده ای نه چندان دور رسید
نکته اول :
اینکه در اشعار بانو دهقان یک سپید سرایی خطی مشاهده شد که اگر چه دغدغه مندی اجتماعی ایشان در آنها نکته بارز اهمیت بود ولی سطح ادبی نوشته شعر ایشان را تا حد زیادی پایین می آورد این نکته می تواند ناشی از این مطلب بوده باشد که بانو دهقان بخاطر فعالیت های طولانی در صحنه نویسندگی هنگام سرودن شعر هنوز هم از حال وهوا وچهارچوب نگارش های داستان گونه خارج نشده اند و
اگرچه در سروده هایشان اجلال کلام وگفتار مشهود است اما ساختار شعریت و مولفه های آنرا کامل  به خود نگرفته از اینرو ضمن احترام به ارکان سروده های ایشان درخواست می شود
قبل از هرچیز زیر ساخت را درشعر خود تقویت کنند ،جهت افزایش بهره وری سطح واژگانی خود را با مطالعه اشعار شاعران سپید سرا ونو سرای گذشته بالا ببرند ودیگر اینکه  یک مطالعه کلی از سیر پیدایش شعر نو وسپید از آغاز تا کنون داشته باشند تا بابهره مندی از این اطلاعات مکتسبه بتوانند یک سیر فرازمندانه در سطح شعری خود داشته باشند.
نکته دوم:

شاعرانگی یک امتیاز خدادادی است ،با خوانش اشعار بانو دهقان با چند امتیاز ویژه این شاعرانگی به وضوح در شعر شان مشاهده شد
واین نکته حائز اهمیت است
بانو دهقان ذاتن شاعر است وشعر را نمی سازد
در خنکای خیال واندیشه روح لطیف و سرشار از حس های ناب وظریفانه اش جهشی در پرتو اندیشه دارد بازتاب های این نگاه نو اندیشانه وی یک روایت شاعرانه را خلق می کند اما کمی سر درگم ومبهم در چیستی ،چینش و زبان پردازی در روایت است وبر این باورم این حس لطیف وشاعرانه  با کمی دغدعه مندی بیشتر در سطح زبان ادبی به فراخور شرایط زمان ومکان می تواند روحی  در کالبد شعری ایشان بدمد که در ارتباط گیری با مخاطب سیری صعودی داشته و رسیدن به اوج قله های موفقیت را برای شاعر بیش از پیش تسری دهد.
نکته سوم:
استفاده ازتکنیک ها درشعر است ،سرودن شعر و روایت آن با غنای زبانی در کلام ،کلمه وواژه صورت می پذیرد،رویکرد زبانی در شعر با بکارگیری اصول زبانی یک حرکت پیشبرانه است که همچون یک قطار پیوسته در حلقه ورنجیر وار شاعر را مدد نموده ورو به جلو حرکت می دهد،در شعر ایشان  نشانه هایی از بکار گیری نکته هایی همچون آشنا زدایی نیست ومخاطب با خواندن شعر شما مفهوم کل نظر ودیدگاه شاعر را به سرعت پی می برد،ایجاز کمتر مشاهده شده،از گزاره های زیادی استفاده شده واز این دست مشاهدات که شاعر برای بهتر شدن شعرش بایستی قبل از هرچیز با مقوله نقد آشنا شود وپس از آن  تکنیک های سرودن را بیاموزد وپس از آن با استفاده از این آموخته ها به سرودن ادمه دهد ،قطعن بانو دهقان با این فرایند یک پیشرفت روبه رشد خوبی را تجربه خواهند کرد
وبر این باورم بانو دهقان  در شاعرانگی بی نهایت حرف ها برای گفتن دارند.
برای این بانوی شاعر آرزوی موفقیت دارم
با ادای احترام
علیرضا ناظمی

 

*سروده نخست

«ناقوس دل»

قلم آرام لغزید
قطره اشکی بر لوح
سفید زندگانی ام
جاری شد...
آهی بلند...
بلندتر از زنگ ناقوس
کلیسای وجودم...
برگ برگ بی رنگ
این لوح
پر شد از دلتنگی
در لابلای دلتنگی ها
یکی بوود...
یکی هست...
و شاید بماند...
 تا همیشه
و شاید هم...

*سروده دوم

«دگر در وصف تو »

جوهر بر سینه ی دفتر نخواهم فشاند
هیچ واژه ای از تو
بر لوحە دل نخواهم نشاند
میل پرواز دارم و
پای دل 
با زنجیر مهرت نخواهم کشاند
در آسمان جان
 همسفر شاهینم
مرگ در اوج
بود دغدغه ی دیرینم

*سروده سوم

«پیاز»
فقط سوختیم
نه سر پیاز بودیم
و نه ته آن...
جسم و جان خود را
به جلاد سپردیم

تنها به امید تبسمی
اشک ها بارید
بر چاک چاک شدن وجودمان
نه اشک شوق
نه اشک مهر
تنها اشک تمساح بود!
سوختیم و
صدای جلز و ولزمان
گوش فلک را کر کرد
اما به ابروی هیچ آشپزی
خمی نیامد


علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۳۹

علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۱۳۹


نام  ترا  به  عرش  نوشته  است  کردگار

از  لطف  توست  علم  و ادب  نیز وامدار

جانم  فدای  مهر  معلم  ،  به  کوی  عشق

کز  علم  توست  روشن  این  دیده  برقرار

 


علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۲ ۰ ۰ ۹۷

علیرضا ناظمی ۹۹-۲-۱۲ ۰ ۰ ۹۷


تو چه کردی که مرا عاشق و شیدا کردی
وچه آشوب در این معرکه بر پا کردی
عاشق چشم خمار توشدم وقتی که
آمدی وبه دلم شورش وغوغا کردی
باختم دل به کمند سر زُلفان سیات
لامروت تو چه بندی زسر زلف به پاها کردی
غمزه ی برق نگاه تو مرا کرد اسیر
این چه مِهر یست که با چشم من انشا کردی
ناله ها دارم از آنروز که دیدم به دَمی
چادر خویش زعِشوه به بَرم وا کردی
شال روی سر تو جادوی عرفان می کرد
وقتی آنرا به بَر زلفِ چلیپا کردی
مَردم چشم تو بُرد از دل من صبر وقرار
چونکه آنرا زِ چپ وراست هویدا کردی
سینه چاک غم توگشتم و مجنون فراق
از همانروز که درکُنج دلم جا کردی
نازنین،  آمدی و قلب و دلم خانه توست
آفرین ، خوب به دل منزل و مأوا کردی
آمدی لطف خدا شامل حالم شد و باز
چقدر  هَمهمه در این دل رسوا  کردی
شعبده  کردی و از واژه دلم شعر نوشت
عشق را آمدی و معنی و معنا کردی
روی قلبم شده حَک عِقد میان من وتوست
عَهد عشقی که بر این صفحه توامضا کردی


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۲۶ ۰ ۰ ۳۸۱

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۰-۲۶ ۰ ۰ ۳۸۱


درزلال آبگینه چشمانت
میتوانم فهمید
که تواز  زمزمه زنجره ها می آیی
دربهارینه فصل بودن
دوستت دارم من
ای تو زیبا رخ فردای کنون
ای تومحبوب ترین فصل جنون
بی تو تامرز فنا خواهم رفت
باتوباعشق وصفاخواهم شد
ای طربناک ترین شعرمن وشور دلم
در ره عشق تو من پا به گلم
پا منه روی دلم
بی تو دلبر بخدا عشق غریبستان است


علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۰۵ ۰ ۰ ۲۳۲

علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۰۵ ۰ ۰ ۲۳۲



من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوز
شب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوز
غرق نور وشادمانی آسمان تار شب
لیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوز
ماه خندان کهکشان ها نور باران
غم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوز
مثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگون
اشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز


علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۰۲ ۰ ۰ ۲۵۳

علیرضا ناظمی ۹۸-۸-۰۲ ۰ ۰ ۲۵۳


۱ ۲

شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)