چشمهایم به تماشای تو اینجا مانده
هرطرف شور تماشای تو زیبا مانده
درسرم شوق وصال است ومن می دانم
دیده بر در به تمنای تو یکتا مانده
عاشقم سهم من از عاشقی ودلبری ام
عشق وهم صحبتی با تو به شبها مانده
می نخواهم ز سبوی ونه زجام صهبا
باده نو شم من از آن ساغر پیدا مانده
شاعر عشقم وبا شوق وصال تو خوشم
دلخوشم عشق تو در جان ودلم جامانده
نظرات (۰)