تایتل قالب


شعرشهید سرلشگر حاج قاسم سلیمانی

تقدیم به روح بلند سردار آسمانی دلها:

می رود او ولی نمی فهمی،می رسد او ولی نمی دانی/معنی رفتنُ نماندن را،توی این هوی و های   انسانی

اهل ماندن نبودُ وبودُ و رفت،اهل گفتن نبود وگفتُ شد/ای شماها که مانده اید چه شد،نقش هاتان تمام حیرانی
لحظه هایش همیشه پر از شور،چهره اوبه سانِ کوکبِ نور/بر لبش ذکرهای استشهاد،لا اله خدای سبحانی
حال او حالتی سمایی بود ،خط مَشی اش ره وِلایی بود
در دلش شوقی از شهادت داشت،صاحب چشم های عرفانی
وطنش جای جای دنیا بود، نه فقط میهنش همینجا بود/توی سوریه وعراق ویمن،یا کنار عمادِلبنانی
دا عِش از نام اوبه خود لرزید،آمری کا ازوجود او ترسید/صِه یونیست از وجود اوبه مِحَن،جان فدای تو مرد ایرانی
عاشق لحظه شهادت بود،وه چه این مرد باشهامت بود/روح او عشق بی نهایت بود ،سیدی قاسمَ السّلیمانی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)