تایتل قالب


۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هق هق» ثبت شده است

ریختم در هیاهوی وسوسه
اندوهی دهشتناک را
از
چشم های سیاه بارانی
که ازدهام شب را
به سکوتی سرد مهمان می کند
وقت.... هق هق های شبانه
گربه های ملوس
وپنجه هایی که شرم دارند از
زیر ورو کشیدن
که باطن کاسه های  فیروزه ای آب را
خوب می فهمند
وشرم می کنند از
خلوت ماهی کوچک حوض همسایه
وقتی که با ماه تنهاست.....!!!!


علیرضا ناظمی ۹۸-۱۲-۰۹ ۱ ۰ ۴۱۱

علیرضا ناظمی ۹۸-۱۲-۰۹ ۱ ۰ ۴۱۱



در ناگهانی نم نم وآرام این چشمهایم باز گریان شد
بغض عجیبی در گلو پیچید از گونه هایم اشک ریزان شد
با دستها آهسته و آرام من پاک کردم اشک هایم را
هق هق امانم را برید وباز این اشک ها جاری زچشمان شد
بار غمی سنگین به دوشم بود در اضطرابی مانده بودم من
از کف توانم رفته بود اما از داغ غم این سینه سوزان شد
با پلک خیس و گونه نمناک از تو برای آینه گفتم
دیدم که آیینه به رسم عشق از دیگانش اشک ریزان شد
بگریزم از این دردهای کهنه با اینکه غم با دلم همسایگی دارد
در سینه ام صد درد مدفون است،نه نه یکی بر رخ نمایان شد
موی سپید و چهره غمناک سوغات سودایی عشقم بود
من ماندم وانبوه عشقی که در سینه ام جنبید وطوفان شد
غصه غم وهجر وغریبی عزلت وگوشه نشینی
سادگی عشق
این واژه ها شد همدم شعر،شعری که رسوایی انسان بود
در خود شکستم خرد گشتم ناگهان از حسرتی در عشق
ویک غزل بود ومن وعشق،میلی که در آن نیز نقصان شد
صد بار با خود گفتم ای ناظم صبوری کن زمان باقی ست
من مطمئنم یار می آید آنکه دلت پیشش گروگان شد


علیرضا ناظمی ۹۸-۹-۱۴ ۰ ۰ ۲۶۵

علیرضا ناظمی ۹۸-۹-۱۴ ۰ ۰ ۲۶۵


شعرهای علیرضا ناظمی

شاعر ،نویسنده و منتقد

اشعار و سروده های پارسی شاعر علیرضا ناظمی(ناظم)