ریختم در هیاهوی وسوسه
اندوهی دهشتناک را
از
چشم های سیاه بارانی
که ازدهام شب را
به سکوتی سرد مهمان می کند
وقت.... هق هق های شبانه
گربه های ملوس
وپنجه هایی که شرم دارند از
زیر ورو کشیدن
که باطن کاسه های فیروزه ای آب را
خوب می فهمند
وشرم می کنند از
خلوت ماهی کوچک حوض همسایه
وقتی که با ماه تنهاست.....!!!!
نظرات (۱)
دیانا موسوی
جمعه ۹ اسفند ۹۸ , ۰۹:۴۲خوب بود
علیرضا ناظمی
۹ اسفند ۹۸، ۱۲:۲۸